مقالات و پژوهش های حوزه آموزش و یادگیری



از وقتی تصمیم به اعمال تغییرات در وبلاگ گرفتم واقعا سرم شلوغ بود و هی این کار به تأخیر می افتاد

چون نیاز به صرف وقت و تمرکز و مطالعه دقیق مقاله برای نوشتن پست داشتم

الان هم وسط کارهام بیخیال شدم و آمدم سراغ اولین مقاله

چون بالاخره اگر هم قرار بوده باشه از شنبه شروع کنیم امروز شنبه است :دی


عنوان کامل مقاله هست: زیرپوست دانشگاه؛ واکاوی پدیده استثمار آکادمیک در نظام آموزش عالی ایران

نوشته دکتر سعید صفایی موحد استادیار دانشگاه تهران


سال 96 چاپ شده و من همون موقع ها برای اولین بار خوندمش و به نظرم نکات جالبی داشت و از طرفی هم نشون دهنده جرأت مندی یک استاد دانشگاه بود که مطالبی رو به نگارش درآورده که حتی ممکنه تو کلاسهاش علیه خودش استفاده بشه یا همکارانش در مقابلش جبهه بگیرند که باید از خود آقای دکتر صفایی پرسید که آیا چنین اتفاقاتی رو تجربه کردند یا خیر؟


در هر حال روش تحقیق مقاله از نوع گرندد تئوری بوده و با دانشجویان کارشناسی، ارشد و دکتری و همین طور اساتید دانشگاه مصاحبه شده است

نکته مهم این که عنوان و محتوای مقاله یک مقدار تفاوت دارند

در عنوان به طور ویژه بر استثمار تأکید شده ولی اهداف مقاله شامل بررسی »کژکارکردی های دانشگاه» هست که یکی از عوامل ذکر شده برای آن پدیده استثمار آکادمیک است که طبق نظر دکتر صفایی، اعم از سایر مقوله ها و عوامل بوده و به عنوان پدیده محوری (مقوله کانونی) پژوهش انتخاب شده و مباحث پیرامون این مقوله شکل گرفته.


بخش هایی از مقاله:


استثمار آکادمیک ـ بر اساس فرهنگ لغات انگلیسی لانگمن استثمار "وضعیتی است که در آن یک فرد بصورت ناعادلانه دیگران را به انجام کارهای موردنظر  خویش مم میسازد و در قبال آن منفعت اندکی بدانها میبخشد" . در کتاب "فرهنگ فارسی معین" نیز استثمار به معنای "بهره برداری از دسترنج دیگری" تعریف شده است. در مصاحبه هایی که با اطلاع رسان های این پژوهش صورت گرفت، بهره کشی و سرکوب مضمونی بود که بارها و بارها با اسامی مختلف تکرار شد. به نظر میرسد دانشگاهی که یکی از اهداف آن ایجاد فضای آزاداندیشی و آزادی خواهی است به مکانی تبدیل شده که در آن صاحبان قدرت ساختاری به انحاء مختلف سعی دارند از اقشار فاقد این نوع قدرت در جهت رسیدن به منافع خویش بهره برداری نمایند. بدین ترتیب می توان گفت استثمار آکادمیک وضعیتی است که در آن  صاحبان قدرت ساختاری در دانشگاه (به طور عمده اساتید) سعی میکنند کنشگران فاقد این نوع قدرت (عمدتاً دانشجویان) را مم سازند تا شرایطی را برای آنها فراهم سازند (مثالً چاپ و نگارش مقاله، ترجمه کتاب،.) که در ارتقاء جایگاه سازمانی آنها در نظام آموزش عالی (عمدتاً ارتقاء رتبه) مورد استفاده شان قرار گیرد. گاهی اوقات کنشگرانی (دانشجویانی) که از عامل قدرت  و طردشدگی  تبعیت نمیکنند و یا ایده و عقیده شان با آنها در تضاد است دچار سرکوب میشوند. استثمار آکادمیک به شیوه ها و صور ذیل در دانشگاه بروز پیدا میکند: 

 ـ استثمار پژوهشی : امروزه نظام آموزشی عالی در ایران تا حد زیادی بر انتشار و چاپ مقاله تاکید میکند. تمداران و صاحب منصبان حکومتی از این حربه بهره میبرند تا نشان دهند ایران در تولید علم جزو کشورهای پیشرو قرار دارد، دانشگاهها افزایش تعداد مقالات را زمینه ای برای بهبود جایگاه خویش در رتبه بندیهای ملی و بین المللی میدانند، اساتید از این وضعیت برای ارتقاء جایگاه ساختاری خویش در سلسله مراتب دانشگاه استفاده میکنند، و نهایتاً این دانشجویان هستند که بار اصلی را در این زنجیره استثماری به دوش میکشند و البته کمترین بهره ممکن را به دست میآورند. این تاکید دیوانه وار بر مقاله سازی و مقاله پردازی باعث شکل گیری موسسات سوداگرانه ای شده است که در کمال آزادی وعده نوشتن مقاله و چاپ آن را در نشریات داخلی و بین المللی میدهند. م.ک دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی میگوید: "نمره آخر ترم ما منوط به چاپ مقاله علمی ـ پژوهشی شده است. منکه هنوز تازه ترم دوم هستم چگونه میتوانم کاری در این حد انجام دهم. مجبور شده ام با پرداخت مبلغ نزدیک به 1/5 میلیون تومان کار را به موسسه ای در میدان انقلاب بسپارم. استاد من جوان است و ظاهراً برای ارتقاء یا تثبیت استخدام خود به این مقالات نیاز دارد. او هم بیرحمانه فشار را به دوش من منتقل میکند". م.د دانشجوی دکترای علوم تربیتی نیز معتقد است: "اکثر اساتید معروف ما که اکنون به درجه استادی رسیده اند، پا بر دوش ما دانشجویان گذاشته اند. اگر به رزومه فلانی نگاه کنید نزدیک به 511 مقاله علمی ـ پژوهشی و حدود 71 کتاب دارد. بروید بررسی کنید در انجام هر کدام از اینها چقدر نقش داشته است. در تمامشان هم اسم او در جایگاه اول قرار دارد." الف.ر دانشجوی ارشد مهندسی شیمی ـ نفت از بعد دیگری این استثمار را واکاوی میکند: "دکتر م.م ارتباط خوبی با نهادها و سازمانهای دولتی دارد. پروژه های خوب را جذب میکند و ما آن را انجام میدهیم. در آخر نیز مبلغ بسیار اندکی از پول پروژه را به ما میدهد. مقالات حاصل از پروژه نیز کاملاً به اسم خودش چاپ میشود!" این زنجیره استثمار آنقدر مرسوم و رایج است که همه از آن آگاهی دارند، ولی اقدام چندانی برای مقابله با آن صورت نمیگیرد


استثمار آموزشی: . دکتر س.ص استاد جدیدالاستخدام دانشگاه نیز در تائید این حرف میگوید: "ترم اول یکی از اساتید قدیمی تر به من گفت زیاد خودت را اذیت نکن. کتاب را چند بخش کن ارائه هر بخش را به یک گروه بسپار. زود خودت را پیر نکن!". متأسفانه جریان فوق الذکر به روندی مرسوم تبدیل شده است و برخی اساتید با پوشش مشارکت، دانشجویان را وادار میکنند تا به انتقال و تدریس مطالب بپردازند و خودشان صرفاً نقشی نظارتی ایفا میکنند! 


استثمار روحی: . ز.ت دانشجوی ارشد یکی از گرایشهای علوم تربیتی میگوید: "هنگامیکه در مقطع کارشناسی تحصیل میکردم یکی از اساتید ما نگاه مثبتی به بچه های مذهبی نداشت بطوری که در کلاس به انحاء مختلف اعتقادات ما را بصورت غیرمستقیم زیر سوال میبرد. برخی از ما نمیتوانستیم هیچگونه اظهار عقیده و نظری در کلاس داشته باشیم." ع. م دانشجوی دکتری یکی از گرایشهای مدیریت نیز میگوید: "یک بار دکتر م.ب از ما خواست که در مورد روش و رویکردی که مدعی بود خودش ابداع کرده نظر بدهیم. من به یکی از گزینه ها امتیاز 4 از 5 دادم و این شروع یک دشمنی طولانی به خاطر اظهار عقیده ام بود." متاسفانه روحیه سعه صدر و نقدپذیری تا حد زیادی در بین عاملان عرصه دانشگاه از بین رفته است بطوریکه میتوان نقد را نقطه شروع بسیاری از کینه ورزی ها و دشمنی ها در شرایط فعلی دانشگاه دانست. برخی از دانشجویان معتقدند باید صرفاً اندیشه های استاد را تایید کنند، در غیر اینصورت باید منتظر عواقب آن باشند!


استثمار مالی (مثل دادن حق احمه خیلی کم و کار کشیدن خیلی زیاد از دانشجو در پروژه ها و .) و صد افسوس (تلاش برای) استثمار جنسی (که اغلب به موارد کلامی اشاره شده است ولی چه بسا واقعیت بیش از اینها باشد) از دیگر مصادیق استثمار آکادمیک در دانشگاه ها هستند.


دلایل تن دادن به این نوع استثمارها گاهی شرایط اقتصادی دانشجوست و گاه مشکلات آکادمیک مثل نبود استاد متخصص دیگر در زمینه مورد علاقه دانشجو .

راهکارها و واکنش دانشجوها  معمولا این موارد هستند: انقیاد ظاهری، اعتراض پنهانی و همدستی!!

باورهای رایج و گاه اشتباه درباره جایگاه استاد و دانشجو و همین طور پست و جایگاه ویژه برخی اساتید (مثل معاون وزیر و.) به این امر دامن میزند

پیامدهایی هم که برای این استثمار شمرده شده عبارتند از: تقلب پروری، افول نهاد علم، بازتولید استثمار، 


و جمع بندی و نتیجه گیری:


یافته های حاصل از این پژوهش وضعیت چندان مطلوبی را در نظام آموزش عالی ایران نشان نمیدهند. درگیر بودن مسئولان به دغدغه های ی، سیطره کمیت گرایی بر دانشگاه ها، رشد کمّی و بی حد و حصر موسسات آموزش عالی، افزایش چشمگیر میزان پذیرش دانشجو بدون توجه به نیازهای بازار کار، فقدان سیستم نظارتی مناسب، افول کیفیت آموزش و پرورش در دانشگاهها،. از جمله علل این وضعیت نامطلوب میباشند


این هم لینک دانلود مقاله:



زیر پوست دانشگاه

 






تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

اخبار از همه جا - مدیریت - بازار - فروش - تبلیغات باشگاه رزمی وحدت اتحاد همه ی تی امی ها Lindsay پارس موتور هوشمند سازی کسب و کار Business Intelligence شلوغ پلوغ قوانین مهاجرت به امریکا احسان مرادی